می خواهم زندگی ام را به پای ثانیه های با تو بودن بریزم٬
اما ثانیه ها هم در تپش لحظه ها مرده اند.
وقتی قاصدکها قدم به ایوان دلم می گذارند٬
عطر وجودت همه جا را پر می کند و دلم هوای تو را می کند.
یک روز سر به بیابان خواهم گذاشت٬
دیگر کسی نخواهد بود تا صدای دلتنگی ام را بشنود.
آن روز دیگر نه غصه خواهد بود و نه اشکی.
ما با هم سبز خواهیم شد در کویر عشق.
نظرات شما عزیزان:
|